کتلت جعفری

دیزاین کار همسر جانه😍
خانمی از یک فروشنده مسن پرسید: تخم مرغت را دانه ای چند میفروشی؟ پیرمرد پاسخ داد:
دانه ای سه هزار تومان.
خانم پاسخ داد:
"من ۶ تخم مرغ به قیمت ۱۵ هزار تومان می گیرم یا می روم."
فروشنده پیر پاسخ داد:
"خانم آنها را به قیمتی که می خواهید بخرید این شروع خوبی برای من است زیرا امروز حتی یک تخم مرغ نفروخته ام و برای زندگی به آن نیاز دارم."
او تخمهایش را به قیمت مناسب خرید و با این احساس که برنده شده است، آنجا را ترک کرد.
او سوار ماشین شیک خود شد و با دوستش به یک رستوران شیک رفت او و دوستش آنچه را که می خواستند سفارش دادند.
اندکی خوردند و باقی غذای خود را گذاشتند.
آنها صورتحسابی را که به مبلغ ۴۰۰ هزار تومان بود به بهای ۵۰۰ هزار تومان پرداختند و به صاحب رستوران شیک گفتند که باقی پول را به عنوان انعام نگه دارد
این داستان ممکن است برای صاحب رستوران شیک کاملاً عادی به نظر برسد، اما برای فروشنده تخم مرغ بسیار ناعادلانه است.
سوالی که مطرح می شود این است؛
چرا وقتی از نیازمندان خرید می کنیم همیشه باید نشان دهیم که قدرت داریم؟ و چرا ما نسبت به کسانی که حتی به سخاوت ما نیاز ندارند سخاوتمند هستیم؟
یک بار در جایی خواندم که پدری با اینکه نیازی به آن چیزها نداشت از مردم فقیر اجناس گران می خرید.
گاهی برای آنها پول بیشتری می داد. فرزندانش شگفت زده شدند.
یک روز از او پرسیدند بابا چرا این کار را می کنی؟
پدر پاسخ داد: این صدقه ای است که در کرامت پیچیده شده است.
اگر از جمله افرادی هستید که برای خواندن تا اینجا وقت گذاشته اید...
بدانید این پیام یک گام بیشتر تلاش برای "انسان سازی" در جهت درست است.
کتلت جعفری
دیزاین کار همسر جانه😍
خانمی از یک فروشنده مسن پرسید: تخم مرغت را دانه ای چند میفروشی؟ پیرمرد پاسخ داد:
دانه ای سه هزار تومان.
خانم پاسخ داد:
"من ۶ تخم مرغ به قیمت ۱۵ هزار تومان می گیرم یا می روم."
فروشنده پیر پاسخ داد:
"خانم آنها را به قیمتی که می خواهید بخرید این شروع خوبی برای من است زیرا امروز حتی یک تخم مرغ نفروخته ام و برای زندگی به آن نیاز دارم."
او تخمهایش را به قیمت مناسب خرید و با این احساس که برنده شده است، آنجا را ترک کرد.
او سوار ماشین شیک خود شد و با دوستش به یک رستوران شیک رفت او و دوستش آنچه را که می خواستند سفارش دادند.
اندکی خوردند و باقی غذای خود را گذاشتند.
آنها صورتحسابی را که به مبلغ ۴۰۰ هزار تومان بود به بهای ۵۰۰ هزار تومان پرداختند و به صاحب رستوران شیک گفتند که باقی پول را به عنوان انعام نگه دارد
این داستان ممکن است برای صاحب رستوران شیک کاملاً عادی به نظر برسد، اما برای فروشنده تخم مرغ بسیار ناعادلانه است.
سوالی که مطرح می شود این است؛
چرا وقتی از نیازمندان خرید می کنیم همیشه باید نشان دهیم که قدرت داریم؟ و چرا ما نسبت به کسانی که حتی به سخاوت ما نیاز ندارند سخاوتمند هستیم؟
یک بار در جایی خواندم که پدری با اینکه نیازی به آن چیزها نداشت از مردم فقیر اجناس گران می خرید.
گاهی برای آنها پول بیشتری می داد. فرزندانش شگفت زده شدند.
یک روز از او پرسیدند بابا چرا این کار را می کنی؟
پدر پاسخ داد: این صدقه ای است که در کرامت پیچیده شده است.
اگر از جمله افرادی هستید که برای خواندن تا اینجا وقت گذاشته اید...
بدانید این پیام یک گام بیشتر تلاش برای "انسان سازی" در جهت درست است.
مراحل تهیه
- 1
سيب زمینی را پوست بگیرید و رنده ریز کنید سپس داخل توری فلزی بریزید و بشویید سپس خوب فشار دهید تا آبش کشیده شود و در کاسه ای مناسب بریزید
- 2
پیاز را رنده ریز کرده آبش را بگیرید و به همراه گوشت چرخ کرده و ادویه ها به سیب زمینی اضافه کنید
- 3
به جای پودر سیر میتوانید از 2 حبه سیر رنده ریز استفاده کنید
- 4
جعفری را را ریز ساطوری کنید و به همراه تخم مرغ و نمک افزوده و خوب مخلوط کنید
- 5
برای کشیده شدن آب کتلت دو تا 3 قاشق غذاخوری آرد سوخاری يا آرد نخودچی افزوده و خوب مخلوط کنید
- 6
مایه کتلت را نيم ساعت در يخچال بگذارید تا طعم همه مواد در آید و به خورد هم برود
- 7
تابه را روی حرارت قرار دهید و اجازه دهید داغ شود سپس به اندازه کافی روغن بریزید و صبر کنید تا روغن داغ شود
- 8
از مواد به اندازه یک نارنگی کوچک کف دست پهن کرده و با انگشت وسطش را حفره ایجاد کنید (برای مغز پخت شدن بهتر کتلت)
- 9
کتلت را داخل روغن داغ قرار دهید و دو طرفش را سرخ کنید
- 10
من کتلت را با ترشی ليته، لیمو ترش، سبزی خوردن، چیپس خلالی و گوجه سرخ شده سرو کردم
- 11
3 عدد گوجه متوسط را ورقه ورقه کردم داخل تابه دو قاشق روغن ریختم و گوجه ها را به روغن اضافه کردم مقداری نمک و فلفل زدم درب تابه را بستم تا گوجه نرم شود(حرارت کم باشد) وقتی گوجه نرم شد از روی حرارت برداشتم
دستورهای ضمیمه شده
کوک اسنپها
این دستور را امتحان کردید؟ عکس بگیرید و اینجا به اشتراک بگذارید
دستورهای مشابه
-
کتلت کوکپدی
ثروت کوروش کبیرمی گویند:زمانی به کوروش بزرگ گفتند: چرا از غنیمت های جنگی چیزی را برای خود بر نمیداری وهمه را به سربازانت می بخشی؟کوروش گفت: اگر غنیمت های جنگی را نمیبخشیدیم الان دارایی من چقدر بود؟ عددی را با معیار آن زمان گفتند.کوروش یکی از سربازانش را صدا زد و گفت: برو به مردم بگو کوروش برای امری به مقداری پول و طلا نیاز دارد.سرباز در بین مردم جار زد و سخن کوروش را به گوششان رسانید.مردم هرچه در توان داشتند برای کوروش فرستادند.وقتی که مالهای گرد آوری شده را حساب کردند،از آنچه تخمین زده بودند بسیار بیشتر بود.کوروش رو به آنان کرده و گفت: ثروت من اینجاست.اگر آنها را پیش خود نگه میداشتم، همیشه باید نگران آنها می بودم.زمانی که ثروت در اختیار توست و مردم از آن بی بهره اند مثل این می ماند که تو نگهبان پولهایی که مبادا کسی آن را ببرد. 🌛 Chef 🌟 Asadi 🌜(بانــ🌺ـو اسدی) -
کله پاچه
"قیمت زندگی چنده؟"فرزندی از پدرش پرسید:قیمت زندگی چقدر است؟!پدر یک سنگ زیبا بهش داد و گفت:این را ببر بازار، ببین مردم چقدر میخرند؛ اگر کسی قیمت را پرسید، هیچ نگو، فقط دو انگشت را بیاور بالا ببین آنها چگونه قیمتگذاری میکنند.!او سنگ را به بازار برد...نفر اول سنگ را دید و پرسید: قیمت این سنگ چند؟کودک دو انگشتش را بالا آورد؛ آن مرد گفت: دو هزار تومان!آن کودک نزد پدرش بازگشت و ماجرا را گفت.پدر به او گفت: این بار برو در بازار عتیقهفروشان، آنجا وقتی کودک دو انگشتش را بالا برد.عتیقهفروش گفت: دویست هزار تومان!اینبار هم کودک نزد پدر بازگشت و ماجرا را تعریف کرد.پدر به او گفت: این بار به بازار جواهرفروشان و نزد فلان گوهرشناس برو...وقتی دو انگشتش را بالا برد آن گوهرشناس گفت: دو میلیون تومان!آن کودک باز ماجرا را برای پدر تعریف کرد.پدر گفت: فرزندم!حالا فهمیدی که قیمت زندگی چنده؟!* مهم این است که گوهر وجودت را به کی بفروشی!!قیمت ما به این بستگی دارد که مشتری ما چه کسی باشد...*"پس مراقب باش" 🌛 Chef 🌟 Asadi 🌜(بانــ🌺ـو اسدی) -
شامی هویج
آوردهاند که شخصی به مهمانی دوست خسیس رفت. به محض این که مهمان وارد شد.میزبان پسرش را صدا زد و گفت: پسرم امروز مهمان عزیزی داریم، برو و نیم کیلو از بهترین گوشتی که در بازار است برای او بخر.پسر رفت و بعد از ساعتی دست خالی بازگشت. پدر از او پرسید: پس گوشت چه شد؟!پسر گفت: به نزد قصاب رفتم و به او گفتم از بهترین گوشتی که در مغازه داری به ما بده، قصاب گفت: گوشتی به تو خواهم داد که مانند کره باشد.با خودم گفتم اگر این طور است پس چرا به جای گوشت کره نخرم، پس به نزد بقال رفتم و به او گفتم: از بهترین کره ای که داری به ما بده.او گفت: کره ای به تو خواهم داد که مثل شیره ی انگور باشد، با خود گفتم اگر این طور است چرا به جای کره شیره ی انگور نخرم پس به قصد خرید آن وارد دکان شدم، و گفتم از بهترین شیره ی انگورت به ما بده، او گفت: شیره ای به تو خواهم داد که چون آب صاف و زلال باشد، با خود گفتم اگر این طور است چرا به خانه نروم، زیرا که ما در خانه به قدر کفایت آب داریم.این گونه بود که دست خالی برگشتم.پدر گفت: چه پسر زرنگ و باهوشی هستی؛ اما یک چیز را از دست دادی، آنقدر از این مغازه به آن مغازه رفتی که کفشت مستهلک شد.پسر گفت: نه پدر، کفش های مهمان را پوشیده بودم. 🌛 Chef 🌟 Asadi 🌜(بانــ🌺ـو اسدی) -
بلدرچين زعفرانی(Saffron quail)
شخصی را قرض بسیار آمده بود.تاجری کریم را در بازار به او نشان دادند که احسان می کند.آن شخص، تاجر سخاوتمند را در بازار یافت و دید که به معامله مشغول است و بر سر ریالی چانه می زند، آن صحنه را دید پشیمان شد و بازگشت.تو را که این همه گفت وگو ست بر دَرمی،چگونه از تو توقع کند کسی کَرمی؟تاجر چشمش به او افتاد و فهمید که برای حاجت کاری آمده است پس به دنبال او رفت و گفت با من کاری داشتی؟شخص گفت: برای هر چه آمده بودم بیفایده بود. تاجر فهمید که برای پول آمده است.تاجر به غلامش اشاره کرد و کیسه ای سکه زر به او داد.آن شخص تعجب کرد و گفت:آن چانه زدن با آن تاجر چه بود و این بذل و بخششت چه؟تاجر گفت:آن معامله با یک تاجر بود ولی این معامله با خدا...!در کار خیر طرف حسابم با خداست او خیلی خوش حساب است. 🌛 Chef 🌟 Asadi 🌜(بانــ🌺ـو اسدی) -
آلو دَشکَن(آلوچه شکسته)
گنجشکی با عجله و تمام توان به آتشی نزدیک می شد و برمی گشت!پرسیدند : چه می کنی؟پاسخ داد : در این نزدیکی چشمه آبی هست و من مرتب نوک خود را پر از آب می کنم و آن را روی آتش می ریزم.گفتند : حجم آتش در مقایسه با آبی که تو می آوری بسیار زیاد است و این آب فایده ای ندارد.گفت: شاید نتوانم آتش را خاموش کنم، اما آن هنگام که خداوند می پرسد: زمانی که خانه دوستت در آتش می سوخت تو چه می کردی؟پاسخ می دهم : هر آنچه از من بر می آمد! 🌛 Chef 🌟 Asadi 🌜(بانــ🌺ـو اسدی) -
بورانی لبو + هدیه قشنگم
روزی به مختارالسلطنه اطلاع دادند که نرخ ماست در تهران خیلی گران شده است.مختارالسلطنه دستور داد که کسی حق ندارد ماست را گران بفروشد.چون چندی بدین منوال گذشت برای اطمینان خاطر با قیافه ی ناشناخته به یکی از دکان های لبنیات فروشی رفت و مقداری ماست خواست.ماست فروش که او را نشناخته بود پرسید: چه جور ماستی می خواهی؟ ماست معمولی یا ماست مختارالسلطنه!مختارالسلطنه با حیرت و شگفتی از ترکیب و خاصیت این دو ماست پرسید.ماست فروش گفت: ماست معمولی همان است که از شیر می گیرند و بدون آب است و با قیمت دلخواه. اما ماست مختارالسلطنه همین طغار دوغ است که در جلوی دکان می بینید و یک ثلث ماست و باقی آب است و به نرخ مختار السلطنه می فروشیم و بدان نیز این لقب را دادیم. حال کدام را می خواهی؟مختارالسلطنه دستور داد ماست فروش را جلوی دکانش به طور وارونه آویزان کرده و بند تنبانش را محکم ببندند. سپس طغار دوغ را از بالا در دو لنگه شلوارش سرازیر کردند و شلوارش را از بالا به مچ پاهایش بستند. سپس به او گفت: آنقدر باید به این شکل آویزان باشی تا تمام آبهایی که داخل این ماست کردی از شلوارت خارج شود که دیگر جرات نکنی ماست داخل آب بکنی!چون سایر لبنیات فروش ها از این ماجرا با خبر شدند، همه ماست ها را کیسه کردند. 🌛 Chef 🌟 Asadi 🌜(بانــ🌺ـو اسدی) -
کتلت عدس
بنظر من فرق کوکو و کتلت در گوشت است .کوکوها همه تخم مرغی ست و کتلت ها گوشت هم اضافه می شود .این کتلت بشدت لذیذ است و شاید دلیلش جذب روغن است .آخه سرخ کردنی ها غالبا خوشمزه اند و روغن نقش مهمی ایفا می کند که به تنهایی خودش مخصوصا غیر حیوانی بد مزه است 😄از یک دستور خارجی سر آشپز جیمی می خواستم کوفته عدس درست کنم که یه هو تصمیمم عوض شد . اگر عدس چرخ شود تشخیص گوشت یا عدس بودنش برای دیگران ممکن نیست شهپر رفیعی -
کشک و بادمجان (غذای سنتی اصفهان زیبا)
عقاب داشت از گرسنگی می مردو نفسهای آخرش را می کشید.کلاغ و کرکس هم مشغول خوردنلاشه ی گندیدۀ آهو بودند.جغد دانا و پیری هم بالای شاخۀدرختی به آنها خیره شده بود.کلاغ و کرکس رو به جغد کردندو گفتند این عقاب احمق را می بینیبخاطر غرور احمقانه اشدارد جان می دهد؟اگه بیاید و با ما هم سفره شودنجات پیدا می کندحال و روزش را ببین آیا باز هممی گویی عقاب سلطان پرندگان است؟جغد خطاب به آنان گفت:عقاب نه مثل کرکس لاشخور استو نه مثل کلاغ دزدآنها عقابند، از گرسنگی خواهند مرداما اصالتشان را هیچ وقتاز دست نخواهند داد.از چشم عقاب چگونه زیستنمهم است نه چقدر زیستن...✅زندگی ما انسانها هم بایدمثل عقاب باشدمهم نیست چقدر زنده ایممهم این استبه بهترین شکل انسانی زندگی کنیم 👌👌 ─━━━━⊱⭐️⊰━━━━─ 🌛 Chef 🌟 Asadi 🌜(بانــ🌺ـو اسدی) -
پیتزا سيب زمینی سرخ شده و بوقلمون
آورده اند که، عارفی معروف به نانوایی رفت و چون لباس درستی نپوشیده بود نانوا به او نان نداد و عابد رفت.مردی که آنجا بود عابد را شناختبه نانوا گفت این مرد را می شناسی؟گفت : نهمرد گفت : فلان عابد بودنانوا گفت : من از مریدان اویمدنبالش دوید و گفت می خواهم شاگرد شما باشم ، عابد قبول نکردنانوا گفت اگر قبول کنی من امشب تمام آبادی را طعام می دهم ، عابد قبول کردوقتی همه شام خوردندنانوا گفت : سرورم دوزخ یعنی چه؟عابد پاسخ داد : دوزخ یعنی اینکه تو برای رضای خدا یک نان به بندۀ خدا ندادی ولی برای رضایت دل بندۀ خدا یک آبادی را نان دادی... 🌛 Chef 🌟 Asadi 🌜(بانــ🌺ـو اسدی) -
تارت نارگيلی و بریلو + سالنامه کوکپدی 💖 ☺️
🐔مرغ دو منی!!شغالی مرغی از خانه پیر زنی دزدید. پیر زن در عقب او نفرین کنان فریاد می کرد: ای وای! مرغ دو منی مرا شغال برد.شغال از این مبالغه سخت در غضب شد و از غایت تعجّب و غضب به پیر زن دشنام داد.در آن میان روباهی به شغال رسید و گفت : چرا این قدر بر افروخته ای؟ گفت: ببین این پیرزن چه قدر چقدر دروغگو و بی انصاف است. مرغی را که یک چارک هم نمی شود دو من می خواند!روباه گفت: بده ببینم چه قدر سنگین است!وقتی مرغ را گرفت روی به گریز نهاد و گفت: به پیر زن بگو مرغ را به پای من چهار من حساب کند. 🌛 Chef 🌟 Asadi 🌜(بانــ🌺ـو اسدی) -
پاستا میگو(Shrimp pasta) و مدال سلطان آشپزی 😍
عارفی بود که شاگردان زیادی داشت و حتی مردم عامه هم مرید او بودند و آوازه اش همه جا پیچیده بود.روزی به آبادی دیگری رفتعابد به نانوایی رفت و چون لباس درستی نپوشیده بود نانوا به او نان نداد و عابد رفت.مردی که آنجا بود عابد را شناخت، به نانوا گفت این مرد را می شناسی؟گفت: نه.گفت: فلان عابدبود، نانوا گفت: من از مریدان اویم، دوید دنبالش و گفت می خواهم شاگرد شما باشم، عابد قبول نکرد.نانوا گفت اگر قبول کنی من امشب تمام آبادی را طعام می دهم، عابد قبول کرد.وقتی همه شام خوردند، نانوا گفت: سرورم دوزخ یعنی چه؟عابد: دوزخ یعنی اینکه تو برای رضای خدا یک نان به بنده خدا ندادی ولی برای رضایت دل بنده خدا یک آبادی نان دادی 🌛 Chef 🌟 Asadi 🌜(بانــ🌺ـو اسدی) -
مسما بادمجان
در اصفهان مسجد بزرگی میساختند.ساخت مسجد تمام شده بود و معمار و کارگرها جمع شده بودند و آخرین خردهکاریها را انجام میدادند.پیرزنی از آنجا رد میشد، وقتی مسجد را دید به یکی از کارگرها گفت: فکر کنم این یکی مناره کمی کج است!کارگرها خندیدند.اما معمار که این حرف را شنید، سریع گفت: چوب بیاورید! چند کارگر هم بیایند! چوب را به مناره تکیه بدهید، فشار بدهید، فشااااررر…!!!و مدام از پیرزن میپرسید: مادر، درست شد؟!مدتی طول کشید تا پیرزن گفت: بله! درست شد! تشکر کرد و دعایی کرد و رفت…کارگرها حکمت این کار بیهوده و فشار دادن مناره را از معمار پرسیدند!معمار گفت: اگر این پیرزن، راجع به کج بودن این مناره با دیگران صحبت میکرد و شایعه پا میگرفت، این مناره تا ابد کج میماند…این است که گفتم بهتر است در همین ابتدا جلوی کجی نگاهها را بگیرم!“#پیشبند_طلایی٢٣#GoldenApron23 🌛 Chef 🌟 Asadi 🌜(بانــ🌺ـو اسدی) -
لواشک زردآلوی هسته تلخ
جوان ثروتمندی نزد یک عارفی رفت و از او اندرزی برای زندگی نیک خواست. عارف او را به کنار پنجره برد و پرسید: پشت پنجره چه می بینی؟ جواب داد: آدمهایی که میآیند و میروند و گدای کوری که در خیابان صدقه میگیرد.بعد آینهی بزرگی به او نشان داد و باز پرسید: در این آینه نگاه کن و بعد بگو چه میبینی؟ جواب داد: خودم را میبینم. دیگر دیگران را نمیبینی! آینه و پنجره هر دو از یک مادهی اولیه ساخته شدهاند، شیشه. اما در آینه لایهی نازکی از نقره در پشت شیشه قرار گرفته و در آن چیزی جز شخص خودت را نمیبینی. این دو شی شیشهای را با هم مقایسه کن.وقتی شیشه فقیر باشد، دیگران را میبیند و به آنها احساس محبت میکند. اما وقتی از نقره (یعنی ثروت) پوشیده میشود، تنها خودش را می بیند. تنها وقتی ارزش داری که شجاع باشی و آن پوشش نقرهای را از جلو چشمهایت برداری تا بار دیگر بتوانی دیگران را ببینی و دوستشان بداری. 🌛 Chef 🌟 Asadi 🌜(بانــ🌺ـو اسدی) -
قهوه فوری شکلاتی
گرگی استخوانی در گلویش گیر کرده بود؛بدنبال کسی میگشت که آن را در آورد!تا به لک لک رسید..و از او درخواست کرد تا او را نجات دهدو در مقابل، گرگ مزدی به لک لک بدهد!لک لک منقارش را داخل دهان گرگ کردو استخوان را درآورد و طلب پاداش کرد!گرگ به او گفت:همین که سرت را سالم از دهانم بیرون آوردی،برایت کافی است!وقتی به فرد نالایقی خدمت میکنی،تنها انتظارت این باشد که گزندی از او نبینی!گاهی اشتباهمان در زندگی این استکه به برخی آدمها جایگاهی میبخشیمکه هرگز لیاقت آن را ندارند! 🌛 Chef 🌟 Asadi 🌜(بانــ🌺ـو اسدی) -
یتیمچه
#بادمجان#غذایسریع#اقتصادی😁😁#رمضانایرانییتیمچه یکی از انواع غذاهای ساده و خوشمزه ایرانی است که مواد اصلی تشکیل دهنده آن بادمجان و گوجه فرنگی هستند. این غذای خوشمزه معمولا بدون گوشت تهیه می شود، البته اگر بخواهیم این غذا را به صورت مجلسی تر درست کنیم، می توانیم مقداری گوشت تکه ای یا گوشت چرخ کرده نیز به یتیمچه اضافه کنیم.من مریم گلی یه دونه سیبزمینیو یه دونه فلفل دلمه ای هم نگینی کردم و به یتیمچه اضافه کردم. 😋MARYAM😋 -
میرزا قاسمی
حکایت از آنجا شروع میشود که میرزا قاسم خان قاجار، حاکم گیلان در دهه ۱۲۳۰، علاقه زیادی به آشپزی و طبخ غذاهای جدید داشت و به همین دلیل همیشه غذاهای جدیدی را امتحان میکرد. اما یک روز که در حال ترکیب مواد مختلف بود، با ترکیب بادمجان، گوجه و سیر توانست به طعم بینظیر میرزاقاسمی دست پیدا کند. او این غذا را در سراسر گیلان بانام میرزاقاسمی رواج داد و بعدازاینکه به حاکمیت فارس برگزیده شد، میرزاقاسمی را در استان فارس هم رواج داد. وی را پس از فوت در جوار آرامگاه حافظ شیرازی به خاک سپردند⚘⚘با دستور دوست گلم ♥️⚘ @banookord124899 Maryam -
مرغ ترش
در زمانهای قدیم، حاکم ظالمی بود که هیزم کارگرهای فقیر را به بهای اندک می خرید و آن را به قیمت زیاد به ثروتمندان می فروخت. صاحبدلی (یکی از اهل باطن) از نزدیک او عبور کرد و به او گفت:ماری تو که کرا ببینی بزنییا بوم که هر کجت نشینی نکنیزورت از پیش می رود با مابا خداوند غیب دان نرودزورمندی مکن بر اهل زمین تا دعایی بر آسمان برودحاکم ظالم از نصیحت آن صاحبدل، رنجیده خاطر شد و چهره در هم کشید و به او بی اعتنایی کرد، تا اینکه یک شب آتش آشپزخانه به انبار هیزم اوفتاد و همه دارایی او سوخت و به خاکستر مبدل شد.از قضا روزگار، همان صاحبدل روزی از نزد آن حاکم عبور می کرد، شنید حاکم می گوید: (نمی دانم این آتش از کجا به سرای من افتاد؟)به او گفت: (این آتش از دل فقیران به سرای تو افتاد.) (یعنی آه دل تهی دستان رنجدیده، خرمن هستی تو را بر باد داد.) 🌛 Chef 🌟 Asadi 🌜(بانــ🌺ـو اسدی) -
آش ماش با آب قلم گوساله
گویند فقیری به نزد هندوانه فروشی رفت و گفت:هندوانهای برای رضای خدا به من بده که فقیرم و چیزی ندارم.هندوانه فروش درمیان هندوانه ها گشتی زد و هندوانه ی خراب و بدرد نخوری را به فقیر داد.فقیر نگاهی به هندوانه کرد و دید که به درد خوردن نمیخورد، و مقدار پولی که به همراه داشت به هندوانه فروش داد و گفت به اندازه پولم به من هندوانه ای بده.هندوانه فروش هندوانه خیلی خوبی را وزن کرد و به مرد فقیر داد،فقیر هر دو هندوانه را رو به آسمان کرد و گفت :خداوندا بندگانت را ببین…این هندوانه خراب را بخاطر تو داده است و این هندوانه خوب را بخاطر پول.#آش_ماش#آب_قلم#سوپ#غذای_گرم#شام_سبک#بدون_گوشت#سرآشپز_طلایی 🌛 Chef 🌟 Asadi 🌜(بانــ🌺ـو اسدی) -
تاس کباب جگر بوقلمون
💎 برای خداوند فرقی ندارد که توبرایش نماز بخوانی یا نه ؛برایش روزه بگیری یا نهفرقی نداردچقدر برای عزیزانش ضجه زده باشیاما اینها برای من و تو فرق می کندو این فرق زمانی شروع شد کهمن و تو بر سر خدایمان جدل کردیم ،من گفتم من با ایمان ترمو تو گفتی من!و فراموش کردیم کهخدای هر دویمان یکیستخداوند عارف عاشق می خواهدنه مشتری بهشت.👤 الهی قمشهای 🌛 Chef 🌟 Asadi 🌜(بانــ🌺ـو اسدی) -
سلطان پلو و مدال سلطان 🙈😍
بسم الله الرحمن الرحیم💕💕💕💕💕💕هیچ آغازی،زیباترازسلام نیست،سلام دوستان⚘⚘آرزودارم برای شما،آرامش باشد ومهربانیو یک دنیا سلامتی🌺🌺یک روز زیبا و شاد و عالیدر کنار عزیزانتونسلام صبح پاییزی تون بخیر🍂🍁🍂شنبه نهم مهر ماه هزار و چهار صد و یک🌸🌸🌸🌸سلطان پلو یکی از انواع خورشت ها می باشد که با پلو سرو می شود و بسیار راحت و خوشمزه می باشد و از گوشت قلقلی های بسیار خوشمزه تهیه می شود و از همه مهم تر خیلی سریع آماده می شود و در کنار این غذای خوشمزه از سیب زمینی سرخ کرده استفاده می شود .👌👌 ترکیب این سلطان پلو با سبزی خوردن بسیار لذیذ است.😋😋به نظرم یک غذای عالی و خوشمزه و مجلسی است میتونید برای مهمونی درست کنید.🥰🥰#سرآشپز_طلایی#پلو#سلطان_پلو#غذای_مجلسی#چرا_خونگیهیچی غذای خونگی نمیشه سالم و به صرفه و با چاشنی محبت😍👌 مهدیه کولیوند -
شامی جعفری 😋😍
از غصهها دست بڪشڪمے لبخند به لبهایت بزنپاهـایت را بـردار و راه بیفتزندگے پر از زیباییهاے بیانتهاستلذت ببر ...این لحظهها حق توستتو را ڪه براے گریستن نیافریدهاندنگران آدمهایے نباش ڪه مدام شاخ و برگت را میریزند.آنها غافل هستند ڪه تو ریشه داری و در بدترین شرایط هم جوانه میزنیپاهایت را بردار و به ڪفشهایت ایمان داشته باشآنها تو را از پیچ و خمها عبور میدهند ...با تشکر از دوست عزیزم الهام جان برای دستور این شامی خوشمزه و عالی 🙏❤⚘ @elham_vafadar#کوک_اسنپ#شامی_جعفری Mozhgan Azhir -
طرز تهیه شنیسل مرغ
شنیسل مرغ یکی از غذاهای خوشمزه ای است که می توانید با گوشت مرغ تهیه کنید. به این دلیل که این غذا در کل جهان فراگیر شده است یک غذای بین المللی محسوب می شود. البته در کشورهای دیگر شنیسل را با گوشت قرمز هم طبخ می کنند. با مواد لازم ذکر شده در این دستور آشپزی می توانید برای ۴ نفر شنیسل مرغ تهیه نمایید. با دستور پخت و طرز تهیه شنیسل مرغ در ادامه با همدوره همراه باشید. hesam -
کتلت مرغ(2)
اگر کسی را دیدید که از کوچکترین چیزها لذت میبرد ؛محو طبیعت میشود ؛کمتر سخت میگیرد ؛میبخشد ؛میخندد ؛میخنداند ؛و با خودش در یک صلح درونی استاو نه بی مشکل است نه الکی خوش!او طوفانهای هولناکی را در زندگی پشت سر گذاشته و قدر آنچه امروز دارد را میداند او یاد گرفته است که لحظه به لحظه ی زندگی را در آغوش بگیرد ...☀️به آفتاب داخل عکس نگاه کنید....هر چی از زیباییش بگم کم گفتم Ashpazi_ba_Razi -
توپک توت خشک با(شیره توت)
🌻مرد فقیری از خدا سوال کرد:🌾چرا من اینقدر فقیر هستم؟!🌻خدا پاسخ داد: چون یاد🌾نگرفته ای که بخشش کنی!🌻مرد گفت: من چیزی ندارم که🌾ببخشم، خدا پاسخ داد:🌻دارایی هایت کم نیست!🌾یک صورت، که میتوانی🌻لبخند بر آن داشته باشی!🌾یک دهان، که میتوانی🌻با آن از دیگران تمجید کنی🌾و حرف خوب بزنی!🌻یک قلب، که میتوانی🌾به روی دیگران بگشایی!🌻و چشمانی که میتوانی با آنها🌾به دیگران با نیت خوب نگاه کنی!🌻فقر واقعی فقر روحی است...#پیشبند_طلایی۲۳#Goldenapron23#توپک_توت_خشک #توت_خشک #شیره #شیره_توت بانوی کرمانشاهی -
فریز کردن قارچ
مردمانی که در سواحل اقیانوس اطلس زندگی می کنند به صید خرچنگ آبی مشغولند.آنها خرچنگ هایی را که صید می کنند در سبد می اندازند. اگر فقط یک خرچنگ در سبد باشد، روی سبد درپوش می گذارند؛ اما وقتی چند خرچنگ صید کرده باشند، هرگز درپوش سبد را نمی گذارند.چون هرکدام از خرچنگ ها برای بیرون آمدن، دیگری را به کناری می کشد. بنابرای هرگز هیچ کدام موفق به فرار نمی شوند.این شیوه ی انسان های ناموفق است. آنها دست به هر کاری می زنند تا دیگران را از پیشرفت باز دارند و مانع جلو رفتن آنها شوند.آنها برای نگهداشتن دیگران در سبد، از هر وسیله ای استفاده می کنند. 🌛 Chef 🌟 Asadi 🌜(بانــ🌺ـو اسدی) -
کتلت بادمجان کردی با سماق
بعد از اینکه این کتلت را درست کردم .دیدم دو مدل کتلت شبیه این کتلت درست کرده ام . و جالبه این بار می خواستم بگم این کتلت با آنکه خیلی خوشمزه است بعلت اینکه ممکنه گوشت داخلش خوب سرخ نشود توصیه نمی کنم . و اینکه خیلی سخت می شه سرخ کرد شایدم من چون آرد سوخاری به اندازه کافی نداشتم .و جالب تر اینکه قبلا هم با نان خانگی میل کردم🤣🤣بهرحال تلفیقی از دو کتلت قبلی ست با این تفاوت که تخم مرغ و سیب زمینی ندارد و از یک کلیپ زندگی در روستایی از خطه خوب کردستان بدون آموزش و میزان مواد و حتی مواد اصلی دیدم 😋کتلت ها یکدست و خوشگل در نیومد😊 شهپر رفیعی -
کتلت لاهیجانی
روزی روزگاری در زمانهای قدیم مرد خیاطی کوزهای عسل در دکانش داشت. یک روز میخواست دنبال کاری از مغازه بیرون برود. به شاگردش گفت: «این کوزه پر از زهر است. مواظب باش به آن دست نزنی و من و خودت را در دردسر نیندازی.»شاگرد که میدانست استادش دروغ میگوید، حرفی نزد و استادش رفت. شاگرد هم پیراهن یک مشتری را برداشت و به دکان نانوایی رفت و آن را به مرد نانوا داد و دو نان داغ و تازه گرفت و بعد به دکان برگشت و تمام عسل را با نان خورد و کف دکان دراز کشید. خیاط ساعتی نگذشته بود که بازگشت و با حیرت از شاگردش پرسید: «چرا خوابیدهای؟»شاگرد ناله کنان پاسخ داد: «تو که رفتی من سرگرم کار بودم. دزدی آمد و یکی از پیراهنها را دزدید و رفت. وقتی من متوجه شدم از ترس شما زهر توی کوزه را خوردم و دراز کشیدم تا بمیرم و از کتک خوردن و تنبیه آسوده شوم.» 🌛 Chef 🌟 Asadi 🌜(بانــ🌺ـو اسدی) -
کتلت بادمجان کبابی solmaz
عصرانه دلم یک گوشه ی دنجدر یک کافه می خواهدفقط من و تو.در ازدحام جمعیت این شهرفقط تو را ببینم ،تو قهوه تعارف کنیمن غرق در قهوه ی چشمانتطعم خوش بودنت را بنوشمسلام و درود خدمت دوستان عزیزم امروز اومدم با یه کتلت دودی خوشمزه اونهایی که اهل طعم دودی باشن حتما از این کتلت خوششون میاد امیدوارم از این کتلت لذت ببرید#چالش#چالش_سرآشپز_طلایی_۴#کتلت#کتلت_بادمجان#کتلت_بادمجان_کبابی Solm@z -
کباب چنجه گوسفندی
#کباب_چنجه#راسته_گوسفندی#کبابقبل از پاسخ دادن به سوالات دیگرانمدتی سکوت کنتا پاسخ بهتری بیابی،سکوتتدر خاطر هیچکس نخواهد ماند؛اما پاسخ ات راهمیشه به خاطر خواهند سپرد...کباب چنجه چوبی خوشمزه تر از چلوکباب ؛کمتر کسی پیدا می شود که کباب چنجه دوست نداشته باشد . درست است که همه کباب های چنجه چند تکه گوشت داخل سیخ هستند ولی شما می توانید انواع و اقسام کباب های چنجه را با طعم های متفاوت بپزید. این کباب چنجه ساده ولی بسیار خوشمزه و نرم هست. Mina dmr -
خوراک کبک
این خوراک رو برای بیمار درست کردم خیلی خاصیت داره و برای تقویت بیمار بسیار مفیده 🌛 Chef 🌟 Asadi 🌜(بانــ🌺ـو اسدی)
دستورهای پیشنهادی بیشتر
نظرات (25)