دلمه برگ و فلفل

🍃 قدیم ها همه چیز واقعی تر بود. زنگ میزدیم خانه ی هم و جوابِ چه خبر ها این بود که ملالی نیست ؛ جز دردِ دوری شما ... واقعا دلتنگ میشدیم و برایش کاری میکردیم.
نمیگذاشتیم بماند کپک بزند.
تلفن را که جواب نمیدادند میرفتیم دمِ درشان ،بالاخره ول کنِ ماجرا نبودیم تا اصل حالِ همدیگر را بفهمیم.
شش هفت نفری قد و نیم قد جا میشدیم در ماشین که برویم سفر ؛ بعد هفت هشت ساعت میخکوب مینشستیم و آب از آب تکان نمیخورد.
دوست داشتن را در سیب و هلو به قسمت های مساوی تقسیم میکردیم و هیچ کس بی نصیب نمیماند.
حالا هیچ چیز راضی کننده نیست ؛ نه احوالپرسی ها نه رفت و آمد ها نه زنگ هایی که اصلِ حالِ آدم برایشان مهم باشد... ملال هم تا دلمان بخواهد هست.
یک چیزمان کم است و خیلی چیزهایمان را اضافه آورده ایم.
کِش میآید دلتنگی هایمان ، نبودن هایمان .. و هیچ کاری از دستمان برنمیآید. ما همدیگر را کم آورده ایم و خودمان را زیاد.
قدیم
ها آدم خودش را تقسیم میکرد هیچ قسمتی زمین نمیماند ،همه هم از پس قسمتِ خودشان برمیآمدند. الان است که مانده ایم روی دستِ خودمان .. نه میبرندمان و نه خودشان میآیند .. همدیگر را بلد نیستیم یا اصلا نمیخواهیم یاد بگیریم. چهارتا آدمِ بی سواد در دوست داشتن ، در بغل کردن ، در دلم برایت تنگ شده ؛ میخواهم ببینمت ، جمع شده ایم دورِ هم و نه رفتنمان رفتن است نه ماندنمان ماندن .. کاش تا زمین گیر نشده ایم کسی بیاید که ما را بلد باشد. بداند مثلا بینِ سطر هشتم تا پانزدهممان بغض داریم و حول و حوش سطرِ نوزده تا سی و یک دو خودمان هم نمیفهمیم حالمان را .. فقط .. کاش کسی بیاید خواندنمان را بلد باشد .. همین
#پاييز.... #سرآشپز_طلایی
دلمه برگ و فلفل
🍃 قدیم ها همه چیز واقعی تر بود. زنگ میزدیم خانه ی هم و جوابِ چه خبر ها این بود که ملالی نیست ؛ جز دردِ دوری شما ... واقعا دلتنگ میشدیم و برایش کاری میکردیم.
نمیگذاشتیم بماند کپک بزند.
تلفن را که جواب نمیدادند میرفتیم دمِ درشان ،بالاخره ول کنِ ماجرا نبودیم تا اصل حالِ همدیگر را بفهمیم.
شش هفت نفری قد و نیم قد جا میشدیم در ماشین که برویم سفر ؛ بعد هفت هشت ساعت میخکوب مینشستیم و آب از آب تکان نمیخورد.
دوست داشتن را در سیب و هلو به قسمت های مساوی تقسیم میکردیم و هیچ کس بی نصیب نمیماند.
حالا هیچ چیز راضی کننده نیست ؛ نه احوالپرسی ها نه رفت و آمد ها نه زنگ هایی که اصلِ حالِ آدم برایشان مهم باشد... ملال هم تا دلمان بخواهد هست.
یک چیزمان کم است و خیلی چیزهایمان را اضافه آورده ایم.
کِش میآید دلتنگی هایمان ، نبودن هایمان .. و هیچ کاری از دستمان برنمیآید. ما همدیگر را کم آورده ایم و خودمان را زیاد.
قدیم
ها آدم خودش را تقسیم میکرد هیچ قسمتی زمین نمیماند ،همه هم از پس قسمتِ خودشان برمیآمدند. الان است که مانده ایم روی دستِ خودمان .. نه میبرندمان و نه خودشان میآیند .. همدیگر را بلد نیستیم یا اصلا نمیخواهیم یاد بگیریم. چهارتا آدمِ بی سواد در دوست داشتن ، در بغل کردن ، در دلم برایت تنگ شده ؛ میخواهم ببینمت ، جمع شده ایم دورِ هم و نه رفتنمان رفتن است نه ماندنمان ماندن .. کاش تا زمین گیر نشده ایم کسی بیاید که ما را بلد باشد. بداند مثلا بینِ سطر هشتم تا پانزدهممان بغض داریم و حول و حوش سطرِ نوزده تا سی و یک دو خودمان هم نمیفهمیم حالمان را .. فقط .. کاش کسی بیاید خواندنمان را بلد باشد .. همین
#پاييز.... #سرآشپز_طلایی
مراحل تهیه
- 1
ابتدا پياز را ريز خرد كرده و با كمي روغن تفت داده تا سرخ شود سپس گوشت را اضافه مي كنيم وهم مي زنيم تا گوشت تغيير رنگ دهد وكمي سرخ شود..سپس نمك وادويه جات را به اندازه اضافه مي كنيم....
- 2
- 3
- 4
- 5
سپس سبزي خرد شده را اضافه مي كنيم وتفت مي دهيم؛ برنج ولپه نيم پز شده را اضافه كرده و به مدت ١٠ دقيقه تفت داده با حرارت خيلي ملايم ٥ دقيقه قبل أز خاموش كردن كشمش را اضافه مي كنيم هم زده وحرارت را خاموش مي كنيم....
- 6
برگ را از پشت پهن كرده ١ق غ خ از مايه گوشت در وسط برگ گذاشته دو طرف برگ را روي مواد خوابانده؛ سپس تكه بالا را هم روي مواد خوابانده وشروع به رول كردن مي كنيم... (مواد را پشت برگ مي گذاريم)
- 7
چند عدد برگ را كف قابلمه مي چينيم سپس دلمه ها راچيده سپس ١ليوان آب را با ١استكان رب أنار وشكر وليمو ونصف استكان روغن مخلوط وروي دلمه مي ريزيم....
- 8
بشقابي كوچك تر از سايز قابلمه را روي دلمه ها قرار مي دهيم وروي بشقاب شي سنگيني مي گذاريم....
- 9
تا به دلمه فشار وارد كند كه باز نشوند.... (من قابلمه اي كوچك پر آب كردم وگذاشتم) حرارت را ملايم كرده تا كم كم دلمه ها بپزند.... (من از برگ انگوري كه خودم كنسروي كرده بودم استفاده كردم)
- 10
برأي فلفل من فقط سر أن را آرام با چاقو جدا كردم و با ق چ خ فلفل را پر كردم....
- 11
١عدد پياز را خرد كرده و با روغن سرخ مي كنيم سپس رب را افزوده وتفت مي دهيم تا بوي خامي رب ازاد شود؛ سپس نمك و فلفل وزردچوبه را اضافه كرده ٢ليوان آب مي ريزيم وقتي جوشيد فلفل دلمه را مي گذاريم وحرارت را ملايم كرده تا كم كم سس غليظ شود وفلفل ها پخته شوند....
دستورهای مشابه
-
-
دلمه پياز و گوشت گوسفندی....
#سرآشپز_طلایینشستم روي آرزو هام فكر كردم... چيدمشون كنار هم، كسايي كه مي دونن از زندگي چي مي خوان،مي دونن منظورم چيه وقتي مي گم كه درست از همون لحظه ارزوهام تبديل شدن به هدف، و اينم مي دونن كه از قشنگترين چيزاي دنيا چيدنشون كنار هم و نگاه كردن بهشونه... نگاه كردن به هدف هايي كه انقدر واضحن كه مي توني حتي جزيياتشون رو ببيني... بعد از اينكه يه دل سير با ذوق بهشون نگاه كرديم،تنها كاري كه مي مونه رسيدن بهشونه ... دارم كلي قايق مي سازم همين روزاست كه همه شونو بندازم توي دريا و راه بيفتم👌🏻#پاييز.. الاء -
دلمه برگ
در پايان زندگي، از روي تعداد مدرك هايي كه گرفته ايم، ميزان مالي كه اندوخته ايم و كار هاي بزرگي كه به انجام رسانده ايم، در باره ي ما داوري نخواهد شد،بلكه از ما خواهند پرسيد:آيا گرسنه اي را سير كردي؟برهنه اي را لباس پوشاندي وبي خانه اي را پناه بخشيدي؟گرسنه ي نه فقط لقمه نان كه گرسنه ي عشق،برهنه ي نه فقط از تن پوش كه برهنه ي از عزت و احترام انساني،و بي خانه اي نه فقط از خشت و گل كه بي خانمان به سبب طرد و رانده شدن.#سرآشپز_طلایی#ماه_رمضان#افطارى#دلمه#سبزينه الاء -
-
-
-
دلمه برگ چغندر..
بدترین ما آنقدر خوبی هست، و در بهترین ما آنقدر بدی هست،که هیچیک از ما حق این را نداریم که از دیگری عیبجویی کنیم...#زندگى_تون_آروم💕#سرآشپز_طلايى#دلمه#برگ_چغندر#رمضان#افطارى#رمضان_با_كوكپد الاء -
-
-
-
آش ابادان..
بايد بيخيال بود گاهى!به زمين و زمان...به تنگ نظران...به آنها كه آمدند،خاطره ساختند،و رفتند...به آنها كه همجنسشان را به جنس مخالف فروختند...به آنها كه خودمان بوديم و خودشان نبودند...به آنها كه نردبانشان شديم،اما ديگر دستِ خودمان بهشان نرسيد...بايد بيخيال بود گاهى!🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁#سراشپز_طلایی#پاييز الاء -
-
-
دلمه برگ كلم..
خوشبختی یعنی:واقف بودن به اینکه هر چه داریم از رحمت خداست...هر چه نداریم ازحکمت خدا...احساس خوشبختی یعنی همین!خوشبختی رسیدن به خواسته ها نیست،بلکه لذت بردن از داشته هاست#سراشپز_طلايى#پاييز#كلم الاء -
باقالی پلو با گوشت چرخ كرده....
در کلام آسمانی آمده است:دعا قضا را بر میگرداند،هر چند آن را محکم کرده باشند!به همین سادگی..کمترین مهربانی این است،که برای هم دعا کنیمبهترینها را ازخداوند برای همدیگر طلب کنیم... الاء -
-
دلمه كلم و فلفل دلمه
دلمه يه غذایي خيلي خاصه من بادمجون و فلفل و كلم سفيد درست كردم و كدو هم مزه ي متفاوتي داره ولي متاسفانه در دسترس نبود توراني زينب -
-
-
ماهی رژيمی....
در "هیاهوی زندگی" دریافتمچه بسیار دویدنها کهفقط پاهایم را از من گرفتدر حالی که گویی"ایستاده" بودم ...چه بسیار "غصهها" که فقطباعث سپیدی موهایم شددر حالی که "قصهای"کودکانه بیش نبود ...دریافتم ،کسی هست که اگربخواهد "میشود"و اگر نخواهد "نمیشود"به همین سادگی ...کاش نه میدویدمو "نه غصه میخوردم". #سرآشپز_طلایی #غذای_رژیمی#پاييز#اذر الاء -
كوفته قلقلی...
دنیا آنقدر جذابیت های رنگارنگ داردکه تا آخر عمر هم بدویچیزهای جدیدی هستکه هنوز می توانی حسرتشان را بخوریپس یک جاهایی در زندگیترمز دستی ات را بکشبایست و زندگی کن...............................................🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁#سرآشپز_طلایی#پاييز الاء -
-
-
جوجه حلزونی پرتقالی..
شکست ها و نگرانی هایت را رها کن، خاطراتت را ...نمیگویم دور بریز، اما قاب نکن به دیوار دلت ...در جاده ی زندگی، نگاهت که به عقب باشد،زمین میخوریزخم بر میداریو درد میکشینه از بی مهری کسی دلگیر شو …نه به محبت کسی بیش از حد دلگرم…به خاطر آنچه که از تو گرفته شده، دلسرد مباش، تو چه میدانی؟شاید … روزی … ساعتی …آرزوی نداشتنش را میکردی…هیچ کس آنقدر قوی نیست کهساعت ها بر عکس نفس بکشد …در آینده لبخند بزن !!این همان جایی است که باید باشی،هیج کس تو نخواهد شد!!........... الاء -
آش بادمجان.
قلمـت را برداربنویس از همـه خوبی هازندگــی، عشـق، امیــدو هر آن چیز ڪه بر روی زمین زیبا هستگل سرخ، گــــل رزبنویس از دل یک عاشق بی تاب وصال...از تمنــــــا بنویــــساز دل ڪوچک یک غنچه ڪهوقت است دگر باز شوداز غروبـی بنویسڪه چو یاقوت و شقـایق سرخ است...بنـویس از لبــخنداز نگاهی بنویـــسڪــه پــر از عشــقبه هر جای جهــان می نگرد...قلمــــــت را بردارروی ڪاغــــــذ بنویسزندگی با همـــه تلخی هاباز هــم شیـرین اســت..#سرآشپز_طلایی#پاييز#غذاي_گرم الاء -
-
-
لوبيا پلو...
#سرآشپز_طلايىقرار نیست آدمیزاد همیشه خوب باشد!همدیگر را درک کنید!گاهی آدم بی دلیل بد است!اینقدر روی این سوال پافشاری نکنید کهچرا حالت بد است؟!چرا امروز بی حوصله ای؟!خب اگر خودش دلیل حال بد آش را میدانستکه چاره ای پیدا میکرد!بعضی حال ها را آدم نمیفهمدچرایش را نمیداندشاید بعدا بفهمد اما در حال حاضرحوصله جواب دادن به هیچ سوالی را ندارد!به خدا اگر کمی یکدیگر را درک کنیمزمین جای قشنگتری برای زندگی میشود!🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 الاء -
-
دستورهای پیشنهادی بیشتر
نظرات (70)