ترشی گوجه سبز خام

#ترشی
#ترشی_گوجه_سبز
#دور_نریزیم
#ترشی_تند
#دوران_کودکی
#ماکسیم_گورکی
گوجه سبزهای سالم را برای خوردن کنار گذاشتم و با گوجه های لک دار و کوچکتر این ترشی را درست کردم،شما با هر نوع میوه خام و سفت می توانید این ترشی را درست کنید.
در ضمن سال پیش با انبه خام این ترشی را درست کردم اما موفق نشدم دستورش پست کنم.
ادامه داستان دوران کودکی:چشم های جدم برق می زد و تعجب در این بود که آدم به این کوچولوئی چطور می تواند این فریادهای کرکننده را سر بدهد.
مادرم از پشت میز برخاست و آرام به سوی پنجره رفت و به همه پشت کرد،ناگهان دائی میخائیل سیلی سختی به صورت برادرش نواخت او هم فریاد بلندی کرد و با دائی میخائیل گلاویز شد و هر دو نفس زنان و آخ و واخ کنان و ناسزاگویان به روی زمین غلطیدند.
بچه ها گریه سردادند،خاله ناتالیا آبستن بود و مایوسانه فریاد می کرد،مادرم بغلش کرد و به سوئی برد.
دایه یوگنیا که زنی آبله رو و بانشاط بود بچه ها را از مطبخ بیرون کرد.صندلی ها واژگون می شد،تسیگانو یکی از شاگردان کارخانه که جوان بود و شانه های پهنی داشت سوار دائی میخائیل شد و استاد گریکوری ایوانویچ که سری طاس و ریشی انبوه داشت و عینک دودی به چشم گذاشته بود با کمال آرامش دستهای دائی ام را با حوله بست.
ترشی گوجه سبز خام
#ترشی
#ترشی_گوجه_سبز
#دور_نریزیم
#ترشی_تند
#دوران_کودکی
#ماکسیم_گورکی
گوجه سبزهای سالم را برای خوردن کنار گذاشتم و با گوجه های لک دار و کوچکتر این ترشی را درست کردم،شما با هر نوع میوه خام و سفت می توانید این ترشی را درست کنید.
در ضمن سال پیش با انبه خام این ترشی را درست کردم اما موفق نشدم دستورش پست کنم.
ادامه داستان دوران کودکی:چشم های جدم برق می زد و تعجب در این بود که آدم به این کوچولوئی چطور می تواند این فریادهای کرکننده را سر بدهد.
مادرم از پشت میز برخاست و آرام به سوی پنجره رفت و به همه پشت کرد،ناگهان دائی میخائیل سیلی سختی به صورت برادرش نواخت او هم فریاد بلندی کرد و با دائی میخائیل گلاویز شد و هر دو نفس زنان و آخ و واخ کنان و ناسزاگویان به روی زمین غلطیدند.
بچه ها گریه سردادند،خاله ناتالیا آبستن بود و مایوسانه فریاد می کرد،مادرم بغلش کرد و به سوئی برد.
دایه یوگنیا که زنی آبله رو و بانشاط بود بچه ها را از مطبخ بیرون کرد.صندلی ها واژگون می شد،تسیگانو یکی از شاگردان کارخانه که جوان بود و شانه های پهنی داشت سوار دائی میخائیل شد و استاد گریکوری ایوانویچ که سری طاس و ریشی انبوه داشت و عینک دودی به چشم گذاشته بود با کمال آرامش دستهای دائی ام را با حوله بست.
مراحل تهیه
- 1
گوشت گوجه سبزها را از هسته جدا کرده،خرد کنید.من تقریبا خلالی درشت خرد کردم)
- 2
داخل سبد ریخته و نمک و زردچوبه را رویشان پاشیده مخلوط کنید و اجازه دهید تا چهار ساعت بمانند.
- 3
گاهی آنها را تکان دهید.بعد از زمان مقرر گوجه سبزها را روی پارچه ریخته و اجازه دهید آب اضافی آنها گرفته شود.(آب زیر سبد را دور بریزید.)
- 4
ادویه ها را حدود یک دقیقه و هر کدام را جداگانه تفت دهید.(بدون روغن)
- 5
رازیانه،تخم شنبلیله،تخم گشنیز را بعد از تفت دادن نیمکوب کنید.(جداگانه)
- 6
خردل و سیاه دانه احتیاج به نیمکوب شدن ندارند و درسته داخل ترشی مصرف می شوند.
- 7
روغن را داخل تابه دیواره بلندی بریزید،خوب خوب که روغن داغ شد ابتدا ادویه ها را ریخته تفت کوچولویی داده و گوجه سبزهای خرد شده به همراه فلفل قرمز را اضافه کنید.
- 8
زیر ۱۰ ثانیه کافی ست تا گوجه سبز ها تفت بخورند یا با یک بار هم زدن شعله را خاموش کنید.
- 9
این ترشی همان وقت که از داغی افتاد قابل خوردن است البته هر چه بیشتر بماند خوشمزه و خوش عطرتر می شود.
- 10
به هنگام ظرف کردن و ریختن داخل شیشه اگر احساس کردید روغن روی گوجه سبزها را نگرفته کمی روغن داغ کرده و اضافه کنید.نوش جان
کوک اسنپها
این دستور را امتحان کردید؟ عکس بگیرید و اینجا به اشتراک بگذارید
دستورهای مشابه
-
ترشی انبه
#ترشی#ترشی_انبه#ترشی_تند#انبه_خامالان که فصل انبه خام هست ترشی خانگی این میوه خوشمزه را توصیه می کنم. Marziyeh Rezaei Tafti -
پیاز ترشی یا ترشی پیاز
#ترشی#ترشی_پیاز#پیاز_ترشی#ارگانیک#فصل_خزانهنگامی که کوچک بودم پدرم ماه شهریور پیازهای قرمز را که تازه بودند دسته دسته می خرید و مادر و مادربزرگم هر چندتایی از پیازها را با نخ محکمی به هم وصل می کردند.در خانه باغمان در شهرستان اتاق ها سقفشان ضربی بود سقف حالت قوس داشت و دو میله آهنی در بالای اتاق زیر سقف نصب شده بود.پدر روی چهارپایه ای می رفت و دسته های پیاز را روی میله قرار داده و محکم می بست.تا مدت ها این پیازها سالم می ماندند اواخر هفته که به باغ می آمدیم هر بار یکی دو دسته را برای مصرف آشپزخانه به شهر می بردیم.هم در پخت و پز مادر استفاده می کرد و هم در تهیه ترشی و هم خام سرسفره می آورد. Marziyeh Rezaei Tafti -
معجون شیر و عسل
#معجون_شیر_عسل#نوشیدنی_گرمدر این هوای سرد زمستانی نوشیدنی گرم واقعا دلچسبهمن قبلا این نوشیدنی رو با دارچین به تنهایی و یا همراه زنجبیل امتحان کرده بودم ، اما این نوشیدنی به دلیل وجود هل عطر و طعم فوق العاده ای داشتبا تشکر از دوست عزیز کوکپدی @matbakhe_leyla Mina dmr -
اشکنه پسته خام
بنه پسته کوهی ست و متاسفانه تو این روزهای بی برف و باران و آلودگی هوا صلاح نیست سمت بازار برای خرید بنه بروم و با توصیه یک سر آشپز معروف ایرانی که خودش داشت با بنه درست می کرد .گفت می شه با پسته خام هم درست کرد و البته من کمی متفاوت درست کردم و چاشنی به جای رب انار آب نارنج ریختم .هرچند عاشق کشکم ولی غذام بشدت طعم کشک داشت . و نونم هم خودم ایکی ثانیه با شیر درست کردم واقعا فوق العاده شد جای سبزی خوردن خالی بود .ته قابلمه را در آوردم ولی الساعه که دارم می نویسم بازم بزاقم ترشح کرد .بسیار خون ساز و عالی 😋 شهپر رفیعی -
کوفته برنجی
#غذای_نونی#سرآشپز_طلاییدر روزهای آسودگی خیال در کنار پدر و مادر عزیزم اوقات فراغتم را در آشپزخانه بغل دست سرآشپز مادر سپری می کردم.کوفته های مادرم حرف اول را می زد زیرا بعد از تحمل زحمات زیاد تهیه می شد.در این دستور مواد همان مواد کوفته مادرم است با این تفاوت که ایشان در هاون سنگی بزرگی در حیاط خانه مواد را می کوبید و نرم می کرد ولی من در آشپزخانه و با اتصال سیم چرخ گوشت به پریز برق راحت تر کوفته هایم را آماده کردم ولی غریبه که نیستید این هم خیلی زمان برد و خستگی بر تنم گذاشت.اما به خوردنش می ارزید.دست همه مادران با تجربه درد نکند.چه آنها که رفتند و خاطره بر جای گذاشتند و چه مادران عزیزی که در قید حیاتند و ما از نعمت بودنشان بهره مندیم.🌹 Marziyeh Rezaei Tafti -
ناگت مرغ
#ناگت#ناگت_مرغ#افطاری#ناهار#شام#دوران_کودکی#ماکسیم_گورکیادامه داستان دوران کودکی:مادرم به ندرت روی عرشه کشتی می آید و از ما دوری می کند،خاموش است پیکر موزون و صورت تیره و آهنین و گیسوان بافته آش که چون تاج سنگینی بر سرش قرار داشت اکنون تو گوئی در پشت مه یا ابر رقیقی قرار گرفته و به دشواری به خاطرم می آید.از پشت این ابر رقیق از دور،دو چشم خاکستری و نامهربان که شبیه چشمان ننه بزرگم هست به من نگاه می کنند،یک بار با لحن خشنی به جده ام گفت:《مادر مردم به شما می خندند!》جده ام با بی قیدی پاسخ داد:《بگذار بخندند،مگر چطور می شود!》به یاد دارم همین که شهر نیژنی نمایان شد جده ام مثل بچه ها اظهار خشنودی کرد و دست مرا گرفت و کشید و به سوی لبه کشتی برد و فریاد برآورد:《نگاه کن،نگاه کن چقدر خوب است!این همان نیژنی عزیزم است،جان و دلم است!ببین چه زیباست!کلیساهایش را نگاه کن مثل اینکه پرواز می کنند!》بعد در حالی که نزدیک بود اشک از چشمانش سرازیر شود از مادرم خواهش کرد:《واریوشا یکخرده نگاه کن!آخر فراموشش کرده ای!ببین چه زیباست،حظ کن!》مادرم با همان چهره گرفته تبسمی کرد. Marziyeh Rezaei Tafti -
ترشی گوجه فرنگی کال سبز
ماجرا داره این ترشی . نزدیک خونه یک رودخانه است که هم سطح زمین نیست و عمقی به اندازه شاید ۲۰ متر دارد ولی جالبه در قسمت خشک زمین یک بوته گوجه فرنگی از پارسال بود و من گاهی ازظرف آبی که خودم می نوشیدم آبیاریش می کردم ولی چون منطقه خلوتی ست غالبا با خودم گوشی نمی برم و عکسی ازش ندارم . تا اینکه یک بولدوزر نزدیک بوته پارک شده بود و قرار بود اونجا را زیر و رو کنند و بوته تعدادی گوجه ریز و درشت مال امسال داشت و من کندم و دقیقا ۲۲روز است ترشی را درست کردم وووای که خیار شور باید بیاد پیشش لنگ بندازه😆😆😆😆امروز با قورمه بادمجان شیرازی بهره برداری شد شهپر رفیعی -
-
نان ملاقه ای فوری
امروز می خواستم کشک و بادمجان فوری و سالم درست کنم .ولی نونم نداشتم حوصله بیرون رفتن هم که نداشتم و فکر درست کردن نان همیشگی ساج افتادم .ولی تصمیم گرفتم هم فال هم تماشا نان جدید درست کنم .این نان بلافاصله درست می شه در دستورات بیکن پودر ریخته شده بود ولی من چون غذام اصلا حاضر نبود از مخمر خشک استفاده کردم که صددرصد سالمه و نیم ساعت بعد تهیه خمیر گذاشتم استراحت کند ولی اصلا نیاز نیست . و خیلی خوش فرم خوشمزه شد .همه چی سالم و خوشمزه به عنوان وعده نهاری 😋بافت نان نرم و لطیف و هوا هم بخوره خشک نمی شه . شهپر رفیعی -
کته ماش پلو(دمپختک ماش)
#ماش_پلو#دمپختک#ناهار#شام#خاطره#مادربزرگ#دوران_کودکی#ماکسیم_گورکیخاطره مادربزرگ:بعضی وقت ها از صدای ریزش چیزی از جایی نامعلوم بیدار می شدم صدای خوشایندی بود. آنگاه مادربزرگم را می دیدم با چارقد سفیدی بر سر در حالی که سینی بزرگ و گردی در دست داشت.گاه سینی را کج می گرفت و گاه راست و...خوب که نگاه می کردم دانه های ریز ماش از بالا به پائین سینی فرود می آمدند و سنگ ریزه ها و مواد زائد آن ابتدای سینی می ماندند و این روش پاک کردن ماش توسط مادربزرگ بود برای دمپختک خوشمزه مادر🍃🍃🍃ادامه کتاب دوران کودکی:بعد سوار درشکه شدیم و از یک خیابان پهن و خیلی کثیف،از میان دو ردیف خانه های قرمز تیره گذشتیم.من از جده ام پرسیدم:《قورباغه ها از آنجا بیرون نمی آیند؟》جواب داد:《نه دیگر درنمی آیند،خدا به همراهشان!》پدر و مادرم این قدر اسم خدا را نمی بردند و این طور خودشان را نزدیک به او نمی شمردند.چند روز بعد من،جده و مادرم سوار کشتی بخار شدیم.اطاق کوچکی گرفته بودیم ماکسیم برادر کوچکم مُرد و او را در پارچه سفیدی پیچیدند و با نوار قرمز طناب پیچ کردند و روی میز در گوشه ای گذاشتند.روی صندوق ها و بقچه ها جاگرفته ام و از پنجره گِرد و برجسته که درست مثل چشم اسب است نگاه می کنم،از شیشه خیس متصل آب گل آلودِ کف امواج فرو می چکد گاهی هم موجی پشت پنجره را می شوید من بی اختیار به روی کف اطاق می پرم،جده ام می گوید:《نترس!》 آنگاه با دست های نرمش بلندم می کند و دوباره روی بقچه ها می گذاردم.مه نمناک و خاکستری رنگی روی آب گسترده است،آن دورادور یک جا زمین سیاه رنگی نمایان می شود و باز در مه و آب ناپدید می شود. Marziyeh Rezaei Tafti -
عدس پلوی خوشمزه من
#عدس_پلو#پلو#افطاری#رمضان#دوران_کودکی#ماکسیم_گورکیادامه داستان دوران کودکی:کشتی روبه روی شهر زیبا میان رودخانه متوقف شد.سراسر پهنای رودخانه پر از کشتی بود و صدها دکل سطح آب را چون پشت خارپشت نموده بودند.به محض توقف کشتی،قایق بزرگی که مردم بسیاری بر آن سوار بودند به سوی ما پیش آمد و با چنگک به پلکانی که فرو افکنده بودند چسبید و مسافرین یکی در پی دیگری به روی عرشه کشتی آمدند.پیشاپیش همه پیرمرد کوچولو و خشکی به شتاب حرکت می کرد،لباسش بلند و مشکی و ریش کوچک و به رنگ طلای سرخ،نیشش چون منقار پرندگان و چشمانش سبز بود.مادرم به صدای بلند و بم فریاد برآورد:《پدرجان!》و به سوی او دوید و او سر مادرم را گرفت و دستهای کوچک و سرخ خود را به سرعت به گونه های او می کشید و جیغ کشان می گفت:《آهان خوب چطوری؟؟》جده ام گوئی در آنِ واحد همه را در آغوش کشید و بوسید،مثل فرفره می چرخید.مرا به سوی آنهائی که پیشواز آمده بودند هل داد. Marziyeh Rezaei Tafti -
نان تابه ای آسان
عشق نانم ، و از آب پنیر خانگی این نان را که باز چشمی از زندگی روستایی در آذربایجان با آب درست کرد پختم ، و خیلی عالی و پنبه ای بدون روغن تخم مرغ و...شد .و آما سالهاست بر لبه مبلم غذا می خورم ولی امروز تو آشپزخونه بساط را خوشگل چیدم ولی بازم بهم نچسبید و همون کار قبلی را کردم .و یکی از دلایل پرخوری همینه که لم بدهی فیلم ببینی و غذا بخوری😄😄😄 شهپر رفیعی -
ترشی هفت بیجار یا ترشی مخلوط
#جشنواره_نوروزی#مدال_الماس#ترشی #ترشی_هفت_بیجار این ترشی کاملا اختیاری هست و طبق سلیقه خودتون مواد اولیه رو کم یا زیاد کنید.** ترشی ها زینت بخش سفره های رنگی ما ایرانیان هست، هر کسی طبق سلیقه وهنر خودش ترشی درست میکنه ، این ترشی مخلوط جزء ترشی های هست که خونه همه پیدا میشه ،منم طبق سلیقه خودم این ترشی رو درست کردم و با شما دوستان خوبم به اشتراک گذاشتم امیدوارم که درست کنید و خوشتون بیاد.** atefe_motevalli -
شیر دارچین عسلی
شیر عسل دارچین” مخلوطی از عسل و پودر دارچین در کاهش کلسترول،جلوگیری از بروز حمله قلبی، تنفس راحت و تقویت ضربان قلب موثر است .بیماران مبتلا به حمله قلبی نیز با مصرف روزانه این مخلوط از حمله قلبی بعدی درامان خواهند بود. دارچین سرشار از آنتی اکسیدان و خواص ضد میکروبی ؛ ضد التهاب ؛ تقویت سیستم ایمنی بدن ؛ مبارز قوی بر علیه سرماخوردگی ؛ از بین برنده سایر عفونت ها و همچنین انباری از فیبر ؛ منیزیم ؛ کلسیم و آهن است.دارچین سطح قند خون را پایین آورده و خطر حمله قلبی را کاهش داده و در رژیم لاغری به کم کردن وزن بسیار کمک میکند. اما باید در نظر داشته باشید دارچین را به مقدار کم مصرف کنید زیرا در صورت استفاده بیش از حد ممکن است عوارض داشته باشد.دارچین کشنده درد بوده و تب را از بین میبرد.من هم از دوستان عزیزم دعوت میکنم تا در صورت تمایل در این چالش شرکت کنند@ashpazye_gol_mina@Hasti_kh6599@1234elenadina#دارچین#عسل#سرآشپز_طلایی#آشپزی_باهم Fateme -
-
سینه با سیخ چوبی
#سینه_با_سیخ_چوبی#غذای_آسان#فر#ماکروفر#دوران_کودکی#ماکسیم_گورکی#شاهزاده_خانهادامه داستان کودکی:در گرداگرد ما همه چیز می لرزد فقط مادرم دست هایش را پشت سرش گذاشته به دیوار تکیه کرده،محکم و بی حرکت ایستاده است.صورتش تیره و آهنین و سخت به نظر می رسد چشم هایش را محکم فروبسته همیشه ساکت است مثل اینکه به کلی عوض شده،حتی لباسی که پوشیده به نظرم آشنا نیست.جده ام چند بار آرام به او گفت:《واریا کاش یک چیزی می خوردی،هان!》ولی مادرم خاموش و بی حرکت است.جده ام وقتی با من حرف می زند پچ و پچ می کند در عوض با مادرم بلند صحبت می کند ولی همیشه محتاط و سربه زیر است و کم سخن می گوید،به نظرم از مادرم می ترسد و من این را می فهمم،همین نکته مرا به جده ام خیلی نزدیک می کند.مادرم ناگهان با صدای بلند و خشمناک گفت:《شهر ساراتوف هست پس ملوان چی شد؟》حتی کلماتی که به کار می برد عجیب و بیگانه است،ساراتوف،ملوان!!مرد چهارشانه ای که موی جوگندمی داشت و لباسی آبی به تن کرده بود جعبه کوچکی آورد. Marziyeh Rezaei Tafti -
شیر عسل دارچینی
سلام دوستاناین دستور مقوی و خوشمزه را با دعوت خوب دوست عزیزم❤️nazaninzahra2021 منتشر می کنم که این چالش دوستانه و جذاب کوکپد ادامه پیدا کنهو از دوستان عزیزی هم چون🌷✨@Asra_karen@madar@zeinab_papeliدعوت می کنم در صورت تمایل شرکت داشته داشته باشند.این معجون فوق العاده پر خاصیت هست.برای حفظ سلامت استخوان ها، بهبود مشکلات گوارشی، بهبود سرما خوردگی، حفظ سلامت دندان ها، کاهش وزن و لاغری، رفع بی خوابی، زیبایی پوست، پیشگیری از ابتلای سرطان... موثر واقع بشه.👌🏻👌🏻👌🏻#آشپزی_باهم#عسل#سرآشپز_طلایی#شیر_عسل_دارچینی#معجون#دارچین الناودینا -
کوکو سیب زمینی خام(متفاوت)
یکی بود، یکی نبود.غیر از خدا هیچکس نبود.شاید چهار یا پنج سالم بیشتر نبود هر وقت کتاب داستان برایم می خواندند و می گفتند: غیر از خدا هیچکس نبود و دنباله داستان یکهو همه پیدا می شدند می گفتم یعنی چه؟ تا حالا هیچکس نبود پس این همه آدم و حیوون کجا پیدا شدند! اما بزرگتر که شدم فهمیدم منظور این بوده که خداوندِ عالم شریکی ندارد و یکتاست.پس منم بگم که: یکی بود یکی نبود،غیر از خدا هیچکس نبود.تازه ازدواج کرده بودم و در خانه مادرشوهر روزگار را سپری می کردم.بنا به عادت و رسم ما ایرانیانِ آریایی و متمدّن، با آمدن عید نوروز باستانی بچه ها و نوه های مادرشوهر گرامی گرد هم جمع شدند.ایشان که سکینه خانم باشند که من سکین خانم صدایشان می کردم ،در این سیزده روز عید فقط و فقط آشپزی می کرد و اصلا نمی رسید که سر خود را نیز بخاراند.دلتان نخواهد، از کوکوها و املتهای خوشمزه و تند هندی گرفته تا بریانی، انواع آشها و ... همه را آنقدر خوشمزه می پخت که کم مانده بود تمام اهالی خانه انگشتانشان را از دست بدهند.🤭سکین خانم برای صبحانه بیشترِ اوقات کوکوی سیب زمینی خام می پخت .با اینکه من تمایلی برای خوردن پیاز خام در غذاها نداشتم ،اما برای اولین بار که خوردم عاشق این کوکو شدم.مادرشوهرم با تخم مرغهای بومی که خود پرورش می داد و جعفری ها و فلفل سبزهایی که خودش می کاشت ،این کوکو را تهیه می نمود.جای شما سبز در تابه بزرگ رویی مواد کوکو را یکجا می ریخت و به تعداد همه افراد با چاقو برش داده و کوکو را برمی گرداند.با نان تنوری و سبزی خوردن و گوجه حلقه شده سفره را رنگین می نمود. وقتی همه می خوردند و به به چهچه می گفتند،قند توی دل سکین خانم تبدیل به شربت شده و عزمش برای وعده غذایی بعدی جزم تر می شد. Marziyeh Rezaei Tafti -
ترشی آب گوجه🍅
#ترشی #سرآشپز_طلایی #شور #سالاد_ترشی#ترشی_بندری #سالاد_میوه #ترشی_مشهدی #سالاد_زمستانی #گل_کلماین ترشی خوشمزه سرکه کمی دارد و تمام طعم و مزه آن به آب گوجه استفاده شده در آن است. ظاهر این ترشی بسیار اشتها برانگیز است و شما می توانید به راحتی این ترشی را در منزل تهیه کنید. ترشیجات در بین خانواده های در فصل زمستان بسیار محبوب بوده اما جالب است بدانید ترشی قند خون را کاهش می دهد و همچنین ترشیجات اسید معده را متعادل می کنند و همچنین در کاهش چربی خون نیز بسیار مفید است. در این فصل که گل کلم در بازار موجود است سعی کنید این ترشی خوشمزه را تهیه کنید و به شما پیشهاد می دهیم ترشی مشهدی را زیاد نگهداری نکنید و تازه مصرف کنید تا تمام شود. ترشی آب گوجه مشهدی بسیار حساس به کپک بوده پس حتما ظرف ها و مواد ترشی خشک باشند. 👩🏻🍳آشپز باشی عسل بانو👩🍳 -
-
اسموتی سه میوه
#اسموتی#اسموتی_سه_میوه#شربت#شربت_خنک#دور_نریزیمیک دروغ ممکن است دنیا را دور بزند و به جای اولش برگردد اما در همین مدت یک حقیقت هنوز دارد بند کفش های خود را می بندد تا حرکت کند. مارک تواینچند عدد زردآلو،موز و یک عدد انبه گوشه یخچال در حال استراحت بودند که حال و روز خوبی هم نداشتند😀همه را روانه مخلوط کن کردم و اسموتی خوشمزه ای ساختم،امید مورد پسند کوکپدیون و دیگران قرار گیرد.🤔من این اسموتی را با طعم بیشتر موز می پسندم و موز بیشتری ریختم شما هر کدام از این میوه ها را که بیشتر می پسندید بیشتر استفاده کنید.فکر کنم زردآلوی کمتری بریزید اسموتی خوشمزه تری خواهید داشت.اگر مایلید میوه های خرد شده را نیم ساعت در فریزر قرار داده بعد مخلوط کنید. Marziyeh Rezaei Tafti -
قرمه سبزی با خاطرات کودکی
جعبه ی جادویی تازه پایش به خانه ها باز شده بود.پدر عزیزم یک دستگاه تلویزیون بِلموند خرید و با آمدن این موجود عجیب شور و حال وصف ناپذیری در ما بچه ها ایجاد شد.درست، مشق، کمک به پدر و مادر و حتی بازی تعطیل و چهار دانگ حواسمان فقط و فقط به تلویزیون بود.پدر که وضع ما را بحرانی دید درِ تماشاخانه را بست،آخر در آن سالهای نه چندان دور بعضی از تلویزیون ها درون کمد جای داشتند و درِ این کمد، کلیدی طلایی داشت.پدر با قفل کردنِ در این جعبه جادویی به شادی چند روزه ما مهر تعطیل زد.اما با برنامه ریزی پدر مجوز تماشای کارتن ها و بعضی سریال ها را اخذ کرده و دلخوشی ما وقتی بیشتر شد که سریالی جذاب به نام تلخ و شیرین سه شنبه شبها پخش می شد.خانواده عمه بنده نیز به دلیل نداشتن تلویزیون ارادت خاصی به این سریال داشته و بچه های عمه خانم به محض ورود به خانه ی خان دایی از دایی و زن دایی غافل و فقط و فقط چشمانشان محدوده تلویزیون را زیرنظر داشت .مادر عزیزم قرمه سبزی و کوفته برنجی را واقعا خوشمزه می پخت.هر سه شنبه شب چون خانواده عمه مهمان ما بودند شام یا کوفته داشتیم و یا مادر قرمه سبزی می پخت. آنروز بوی قرمه سبزی تمام وقت به مشام می رسید.شب که می شد با ورود خانواده عمه نیشمان تا بناگوش باز می شد،هم از دیدن آنها شاد می شدیم و هم از اینکه زمانی تا دیدن سریال تلخ و شیرین باقی نمانده بود بی نهایت خوشحال بودیم.با شروع سریال، سفره شام نیز پهن می شد.سریال می دیدیم و قرمه سبزی می خوردیم .شوهر عمه ام در طول پخش سریال چند بار هم از مادرم تشکر می کرد و هم دعاگوی بازیگران خوب سریال بود که به خاطر بازی خوبشان قرمه سبزی به این خوشمزگی را به اعضا و جوارحش فرستاده اند. Marziyeh Rezaei Tafti -
کباب کوبیده من
#کباب#کباب_کوبیده#دستپخت_من#افطاری#دوران_کودکی#ماکسیم_گورکیادامه داستان دوران کودکی:جده ام مرا به سوی آنهائی که پیشواز آمده بودند هل داد و به شتاب چنین گفت:《خوب،زود باشید!این دائی میخائیلو است،این هم یاکوف است این خاله ناتالیا،این ها هر دو برادرند هر دو اسمشان ساشا است،این هم خواهرم کاتریناست اینها همه خویش و قوم های من هستند،ببین چقدر زیادند!》جدم به او گفت:《مادر حالت چطور است؟》سه بار همدیگر را بوسیدند.جدم مرا از میان جمعیت بیرون کشید و سرم را میان دو دست گرفت و پرسید:《تو مال کیستی؟》جواب دادم:《مال حاجی طرخان از توی اطاق کشتی》جدم رو به مادرم کرد و گفت:《چه می گوید؟》بعد بدون اینکه جوابی بشنود مرا کنار کرد و گفت:《 استخوان گونه آش به پدرش رفته،خوب سوار قطار شوید!》به ساحل پیاده شدیم و دسته جمعی در راه پرفرازی قدم گذاشتیم که با قلوه سنگ های درشت مفروش شده بود و از میان دو خاکریز بلند که علف خشک و لگدخورده آن را پوشانده بود عبور می کرد.جد و مادرم پیشاپیش حرکت می کردند،قد جدم به بازوی مادرم می رسید،قدم های تند و کوتاه بر می داشت.دنبالشان میخائیل که سیه چرده بود و موی صافی داشت و مانند جدم خشک بود حرکت می کرد. Marziyeh Rezaei Tafti -
ترشی مشهدی(ترشی آب گوجه)
ما به این ترشی میگیم ترشی آب گوجه با احترام به دوستان عزیزی که اسم درستش رو میدونن. من همیشه ترشی به مقدار کم درست میکنم چون زیاد که باشه بعد از یه مدت طعم اولیه ی خودشو از دست میده.#ترشی_سالادمشهدی#آب_گوجه🌷🌷 SHIVA -
ترشی آلبالو آتنا بانو
این دستور مناسب کسانی هست که تیز بودن سرکه را دوست نداشته باشند،ترشی آلبالو ها و سرکه ممکن است که تیز باشد برای همین با آب آنرا کنترل میکنیم در صورت تمایل بدون آب و با سرکه ی تنها هم فوق العاده میشود.🥰 آتنابانو🌾 -
آلاسکا شیری😋😋
#نوستالژی عالیه.حتما امتحان کنید.یک تابستون بود و یک خونه پدربزرگ. وای که چه دورانی بود❤ سر کوچشون مغازه قدیمی بود با یک یخچال قدیمی. تو جا یخی آلاسکا نگه میداشت. خدا بیامرزه پدربزرگمو هروقت میرفتیم اونجا پول تو جیبی داشتیم. بعد از ظهر وقت استراحت، به خاطر آلاسکا میرفتیم اون بنده خدا رو بیدار میکردیم😂 اون خدا بیامرزم عادت کرده بود.اگه یک هفته نمیرفتیم هفته بعدش میگفت منتظرتون بودم. اصلا لذت الاسکا خوردن تو تابستون به وقت ظهر خوردنشه اونم با بچه ها یواشکی❤ Maman Farhan -
ترشی آلبالو
ترشی آلبالو از جمله ترشی های محبوب ایرانی است. این ترشی خوشرنگ در کنار انواع غذاهای گوشتی و پلو ها طعم بی نظیری دارد.آلبالو سرشار از ویتامین های A، B، C و حاوی مقادیر مناسبی از آهن، کلسیم، فسفر، کلر، گوگرد، منیزیم، سدیم، پتاسیم، مس، روی، منگنز و کبالت است و در 100 گرم آلبالو فقط 70 کالری وجود دارد.آلبالو به دلیل خواص بی شمار و خاصیت ضد سرطانی میوه ای بی نظیر است و به همین سبب ترشی آلبالو نیز طرفداران زیادی دارد. 😋MARYAM😋 -
*چالش روز یازدهم* داروی گیاهی برای رفع سرماخوردگی
#مدیر_آشپزخانه#دور_نریزیمبچه که بودم مادرم همیشه زمستان ها که سرما می خوردیم مرتب این داروی گیاهی را می جوشاند و به ما می نوشانید.بر خلاف دمنوش های کنونی این داروها باید حتما می جوشید و با نبات یا شکر شیرین می شد ولی مادر می گفت: ریشه متک شیرینی مورد نظر را به جوشانده می دهد و دیگر احتیاجی به نبات و شکر نیست.مدتی پیش داروها را خریده بودم، گفتم شاید خراب شود. حال که چالش داریم از آنها استفاده کنم و چند روز دیگر قبل از فصل زمستان گیاهان نامبرده را تازه تهیه نمایم. Marziyeh Rezaei Tafti -
ترشی پیاز و کدو سبز
#ترشی#ترشی_پیاز#کدو_سبز#ترشی_پیاز_کدو_سبزترشیجات یکی از چاشنی های مهم در کنار بیشتر غذاهای سنتی ما ایرانیان نیز می باشد.ترشی ها به دسته ترشی های فانتزی و ترشی های قدیمی و سنتی تقسیم می شوند. معمولا فصل پائیز و تابستان مخصوص ترشی گذاشتن است. ولی ناگفته نماند که خیلی از میوه ها مثل گوجه سبز و چاقاله بادام برای فصل بهار هستند و در آن موقع ترشی هایشان تهیه میشوند و در فصل پائیز و زمستان که دیگر این میوه ها وجود ندارد استفاده می شوند. کدو سبز از آن دسته صیفی جاتی است که معمولا در بیشتر ماه ها وجود دارد. معمولا اساس و پایه همه ترشی های فانتزی یکی می باشد؛ترشی کدو سبز نیز یک نوع ترشی فانتزی میباشد، می توانید بیشتر ترشی های فانتزی را به این روش تهیه کنید و فقط میوه آن را جایگزین کدو سبز کنید. رادمهرآوه -
کیک خرمالو و پائیز زیبا
#خرمالو#کیک_خرمالو#کیک_پائیزیجمعه ای که گذشت،جای همگی سبز به باغ رفتیم و علاوه بر انارچینی در این فصل و ماه زیبا،با دوربینِ تلفن همراه تعدادی عکس نیز گرفتیم.با آنکه عکس ها کیفیت بالایی ندارند ولی گفتم شما عزیزان را در این حال و هوای بهشتی دیارمان تفت شریک کنیم.مدتی بود قصد داشتم کیک خرمالو درست کنم.در گوگل جستجو کردم و در کوکپد هم همچنین و دستور سرکار خانم راضیه قدیمی را با تغییراتی جزئی درست کردم و خیلی راضی بودم.این را متذکر شوم که حتما در قالب های کیک میان تهی این کیک را درست کنید.کیفیت بهتری به شما خواهد داد. Marziyeh Rezaei Tafti
دستورهای پیشنهادی بیشتر
نظرات (16)